سلام
تپش قلبتان آسماني باد
ياعلي
داستان تپش قلب

سلام
اخه شما نسل سوميا
چرا چرا اينقدر افراطي هستيد اخه بنده خدا همه مثل تو ي بدبخت شکمشون سير نيست که اين حرفا رو بشنون
مسخره ترين وبلاگ عمرمو خوندم
ميدوني فرقه ما با شماها چيه
ما ها ادغا نداريم
اما شما چرا گوز شعر زياد ميگيد خدا عاقلتون کنه بحق علي

سلام. با توجه به محتواي خوبي که داريد، خوشحال ميشم اگر با هم تبادل لينک داشته باشيم. لطفا سايت من رو ببينيد و اگر مايل بوديد توي سايتم برام پيغام بگذاريد تا تبادل لينک کنيم. قبلا هم پيغام گذاشتم براتون ولي جوابي ندادين.

از روز اول شما را سرپا هنگام ورود به سالن اداره کشتيراني ديدم با خودم گفتم واي بر اين مجمع که ايکاش سال 85 پيشهادشو به يکي از اين دوستانم داده بودم پيگيري مي کردم و به اين روز نمي افتاد افراد با ظرفيتي کار را دست مي گرفتند ولي گفتم زود قضاوت نکن بر بشين شايد تغيير پيدا کرد حيف که با اولين حرکت متوجه شدم که درست حدس زدم حال که اين مطالب شما را خواندم به خودم ايمان آوردم .به حاشيه نمي روم به شما دوست عزيز پيشنهاد مي کنم که هر چه زودتر انرژي خود را در راه ديگري صرف کنيد چون بجاي جذب به دفع نيروهاي ارزشي قدم برداشتيد از دوستان ديگر بخصوص آقاي محسن فرعي باني اين مراسم مي خواهم نيروهاي ارزشي که تمايل به خودنمايي ندارند و درگوشه کنار هستند ، اين حرکت ارزشي بکارگرفته شوند.

سلام چند روزي کامنت نگذاشتم تا دوستان بفهمند که مي شود چند لحظه در مقابل منتقد دندان روي جگر صاحب مرده گذاشت معصيت که نمي شود، از ابتدا هم گفتم وتو هم مي دانستي بزرگوار که از ماستماليزاسيون ابتدايي به شدت بيزارم وخودت هم مي ديدي اين تز دوستان را، يکوقت کاري را با قوت شروع مي کني ودر اواسط کار کم مي آوري وناچار بايد آب ببندي که من خود از اين کار بسيار کرده ام اما بشدت مخالفم با کساني که از باء بسم الله مي گويند فسنجان کنيم برود، بخشي از دوستان ما متاسفانه از ابتدا همينطور بوده اند، من هم در همانجا گفتم براي هرکس مشکلاتي پيش آمد وهمه، من جمله خودم کوتاهي کرديم وسبحان به تنهايي پاي کار آمد وتبعا يک نفر است ونمي تواند کاري بکند وشماهم با اينکه تهران بودي از من فعالتر بودي حقا، تو خود هم ميداني که بي انصاف نبوده ونيستم و به همه ي اينها معترفم از جمله به اينکه هرکداممان کلي کار بر سرمان ريخته اماانسان شريف در اين موقع با شجاعت مي گويد ببخشيد ما نمي توانيم نه اينکه مثل دوستان ادعا کند که ما ال کرديم و بل کرديم وکلي ببندد به ريش اين وآن وبگويد که همکاري نکردند والخ که توهم مي داني که تلاش ما کم بود والا خيلي ها کمک مي کردند، برادر درست است که همين هم در نوع خود غنيمت است ولي نه با يک ادعاي بزرگ ...
والبته بازهم شاکرم به وجود دوستاني چون شما که نقد خودي ها را دوست دارند نه مثل دوستاني که در همايش همچينکه ميکروفون را پايين نياوردي دادو بيداد راه مي اندازند...
وخداوند مارا در اصلاح خودمان ياري دهد...

خسته نباشي برادر...

سلام و خداقوت