سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که حکمتی را نشر داد، با آن یاد می شود . [امام علی علیه السلام]
سیاست پاک
 
بایسته های وحدت حوزه و دانشگاه در دهه چهارم انقلاب

بایسته های وحدت حوزه و دانشگاه در دهه چهارم انقلاب

 

یکم - مقصود از وحدت چیست؟ باید دانست بحث در کیفیت وحدت حوزه و دانشگاه بدون ارزیابى و شناخت مفهوم «وحدت»، محکوم به جزئى نگرى است، لذا نخست باید به تبیین مفهوم وحدت پرداخت.

وحدت در مباحث فلسفى در جایى است که دو چیز از خصوصیات فردى خود خالى شوند و در قالب یک چیز تجلى پیدا کنند که در این صورت، دوگانگى اینها از بین خواهد رفت. مسلماً مراد از وحدت حوزه و دانشگاه به معناى یکى شدن آنها نیست؛ زیرا این کار نه معقول و نه ممکن است؛ چون خالى شدن این دو قشر از ممیزات و افتراقات و تجلى در قالب یک ساختار واحد، تلقى صحیح و بجائى نیست.

آنچه استفاده از آن در این راستا بهتر به نظر مى رسد، واژه «اتحاد» است، به معنی یک رنگی، یگانگی، یک دلی و یک جهتی. یعنى این دو قشر در عین حال که مشخصات و ممیزات خود را دارا هستند، به یک هماهنگى برسند. بنابراین، ظاهراً آنچه که مطلوب و ممکن است، واژه «اتحاد» حوزه و دانشگاه است؛ یعنى این دو قشر، مشخصات و ممیزات خود را حفظ نمایند و در عین حال، حول یک یا چند محور به یک اتحاد برسند.

دوم – در رابطه ی وحدت حوزه و دانشگاه عموماً سه نوع دیدگاه وجود دارد:

الف) دیدگاهی که معتقد است حرکت ایجاد وحدت بین حوزه و دانشگاه شروع شده و روند رو به رشدی دارد اما بنا به دلایلی، سرعت کند آن باعث شده که احساس شود که وحدتی شکل نگرفته.

ب) عده ای که معتقدند هنوز این ایجاد اتحاد شروع نشده و لزوماً با گنجاندن دروس معارف اسلامی در برنامه ی درسی دانشگاه ها، دانشگاه ها اسلامی و با یادگیری زبان خارجه و کار با رایانه، حوزه نو نمی شود.

ج) دسته ی سوم هم که معتقدند اصلاً حوزه و دانشگاه به مانند دو خط موازی اند که هرگز به هم نخواهند رسید. به این دلیل که در دانشگاه هیچ پدیده ای اعتقادی، باوری، اندیشه ای، فکری، نظریه ای و معرفتی مطلق نیست و اعتقاد و معرفت در دانشگاه قابل نقد است در حالی که در حوزه دقیقاً نقطه مقابل این ها وجود دارد که بسیاری از معرفتها یقینی است و در حوزه حتی بسیاری از باورها قدسی است.

نگارنده با همه ی احترامی که برای دو دسته دیگر قائل می شود، معتقد به نوع نگاه دوم به مقوله وحدت حوزه و دانشگاه است . به این دلیل که مشکل وحدت این دو نهاد آموزشی و پرورشی، به نوع نگاه این دو به رابطه ی علم (علم عقل گرا) و دین برمی گردد. این که آیا مراد از دین ، دید حداکثری است یا حداقلی ؟ این که آیا علم به تنهایی می تواند مدیریت جامعه را بر عهده بگیرد ؟ (همان طوری که در غرب این کار را کرد) این که اگر دین حقیقتى قدسى است، آیا صامت در یک گوشه نشسته تا میان دین و عقل تقسیم کار کنیم یا این که باید رهبرى همه شئون حیات به دست انبیا بیفتد؟

سوم- انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک انقلاب استثنایی – به جهات گوناگون- ، که داعیه ی پرچم داری اندیشه ی حکومت دینی در جهان را دارد، با تلقى جدید و بینش و گرایش جدیدى که از دین به بشریت و مسلمانها القا کرده است، دین را به مشکله اى بر سر راه یکپارچگى و انسجام مدیریت مادى عالم تبدیل نموده و اینک شاهد هستیم که سد راه نظم نوین جهانى (به اذعان خود دشمنان) بنیادگرایى اسلامى است. انقلاب اسلامی بار دیگر ، دین را به متن زندگی بشر وارد کرد و نشان داد که می توان کشور را بر مبنای دین اداره کرد. انقلاب اسلامی پس از پشت سر گذاشتن مرحله ی اول انقلاب که همان پیروزی سیاسی و تغییر رژیم بود، وارد مرحله دوم یعنی الگوی گزینش نیروی انسانی و ایجاد رفرم جزئی در ساختار اجتماعی شد . غافل از اینکه بر همان دانش های کهن اجتماعی تکیه کرده است. در مرحله بعد، میان «آرمان ها» و «راهکارها» تعارض پدید مى آید و در نتیجه، اهداف کلى انقلاب به تعدیل کشیده مى شود که این مرحله، مرحله چالش نظرى است که انقلاب مجبور است به دفاع از مبانى خود برخیزد. اگر انقلاب این مرحله را طى کند، به ناچار راهکارهاى جدید فرهنگى ایجاد مى کند تا عینیت را براساس آرمان هاى خود بسازد. (محمد مهدی میرباقری، مبنای وحدت حوزه و دانشگاه)

در نتیجه این انقلاب باید بتواند بین اندیشه ی اسلامی که مبتنی بر انتظار حداکثری از دین که همان حکومت دینی است و نوع نگاه رایج در دانشگاه ها پیوند ایجاد کند. علمی که تسلط بر جهان و ازدیاد قدرت مادی را هدف نهایی خود می داند و علمی که هدفش دستیابی به حقیقت هستی است و در سیر اعتلاجویی، کمال جویی و ارتقا به قرب الهی به کمک انسان می آید، این دو هدف هیچ قرابت و نسبتی نمی توانند با یکدیگر داشته باشند. برای همین به نظر می رسد که در قدم اول باید به شکل مبنایی، دست به ایجاد یک نهاد هماهنگ کننده زد. علومی که در دانشگاه های ایران تدریس می شود، نوعاً مبنتی بر یک نوع پوزیتیویسم است. پوزیتیویست ها معتقدند: خصیصه ممیز نظریه هاى علمى، عبارت است از آزمون پذیرى همگانى و تجربى و لذا علم را تنها روش عینى و معقول براى کسب معرفت مى انگاشتند. در این نوع نگاه به علم، عقل جمعى بشر براى نیل به تکامل کفایت می کند و کجای این نگاه ، با نگاه حوزه و اساساً انقلاب اسلامی هماهنگ است ؟

چهارم – مشکل کجاست ؟ حوزه یا دانشگاه ؟ حوزویان می گویند که مشکل اصلی ار دانشگاه شروع می شود . تا آن ها دانشگاه اسلامی به وجود نیاورند، این وحدت شکل نمی گشرد. سوال: چرا رهبر معظم انقلاب در سال های اخیر این همه بر اصل تحول حوزه تأکید می کنند؟ دانشگاهیان نیز معتقدند که همه ی بار تولید علم و عامل ، بر دوش ماست و حوزه کاری نمی کند . از طرف دیگر آن ها شأن خود را بالاتر از این می دانند که خود، وارد دانشگاه شوند و ما باید به طرف آنها برویم. سوال: این همه سفارشات و اوامر رهبر انقلاب مبنی بر اسلامی کردن دانشگاه ها برای چیست ؟

مشکل بزرگ تر از این حرف هاست. مشکل این جاست که ما هنوز نمی دانیم از حوزه و دانشگاه، چه می خواهیم. هنوز نتوانسته ایم رسالت حوزه و دانشگاه را بر پایه اندیشه های اسلامی حضرت امام، تعریف کنیم. جایگاه این دو نهاد تأثیر گذار در روند شکل گیری تمدن اسلامی کجاست؟

علم و دین و حوزه و دانشگاه بیش از استقلال، باید یک عامل هماهنگ کننده داشته باشد و آن، وحدت در مقصد است. اگر مقصدى در کار نبود که بتواند میان این دو نهاد، هماهنگى پدید آورد، آن دو نهاد هماهنگ نخواهند شد. استقلال بدون عامل هماهنگ کننده، به نظام واحد ختم نمى شود. به عبارت دیگر، نظام واحد، یک مبنا مى خواهد وگرنه به «یک» نظام تبدیل نمى شود. این مبناى واحد براى هماهنگ کردن عرصه هاى مختلف بشر باید تعریف شود. شاید ما احتیاج داریم تا یکی بیاید و این دو مجموعه را با هم جمع کند . منظورم این نیست که دانشجوها طلبه شوند و طلبه ها هم دانشجو . شاید ایجاد یک فرهنگستان برای ایجاد اتحاد در مقصود و وحدت در رویه، مشکل را حل کند. در این حالت، فلسفه روش و فلسفه شدن و حتى فلسفه فیزیک و فلسفه ریاضى و فلسفه حیات که کیفیت شدنِ ماده و نسبیت ریاضى آن را تعریف مى کند، مربوط به فرهنگستان (آکادمی) هاست. استنباط احکام التزامى در سطوح خرد، کلان و توسعه، در زمینه توصیف و تکلیف و ارزش، مختص حوزه هاست که این امر، طبعاً محتاج تکامل منطق حوزه در استنباط و توسعه معرفت دینى بر پایه تعبد است. بعد از آن که این مراحل طى شد، برپایه پیش فرضهاى جدید، امکان تحقیقات نظرى و تحقیقات کتابخانه اى و میدانى تازه براى رسیدن به معادله هاى جدید میسر مى شود که این کار به عنوان رسالت دانشگاه ها به شمار مى رود.

در نتیجه ی شکل گیری چنین ساختاری است که موضوع اسلامی شدن دانشگاه ها (اعم از بازنگری در منابع درسی علوم مختلف مخصوصاً علوم انسانی، نقش نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه ها و کار فرهنگی منسجم و ...) و تحول در حوزه علمیه (شامل بازنگری در متون آموزشی، بازتعریف اولویت ها، کاربردی کردن دروس حوزه متناسب با تهدیدهای موجود با استفاده از روحانیون مجرب، بهره گیری از فناوری های جدید مانند رایانه و ...) اثر گذار خواهد بود . تا مشکل وحدت در نوع نگاه به رابطه علم و دین در حوزه و دانشگاه ، اصلاح نشود، اتحاد این دو نهاد و در نتیجه، تولید علم و عالم و عامل اسلامی امکان پذیر نخواهد بود. البته جنگ روانی دشمن برای ایجاد اختلاف و حس بدبینی نسبت به قشر روحانی، نوع نگاه مدیران ابن دو نهاد به مقوله ی وحدت و نقش رسانه های جمعی و خانواده و ... را نباید فراموش کرد.

پنجم – راه حل همان است که امام فرمود: «حفظ کنید این وحدت خودتان را، اینها الان هجوم می آورند که از دستتان بگیرند این را. بخواهید کشورتان کشور مستقل و خودتان اشخاص آزاد باشید، این را تعقیب کنید. و شما دو قشر با هم ارتباط دائم داشته باشید. و برنامه ها را خود دانشگاهی ها و خود علمای حوزه ها برنامه ها را تنظیم کنند، که یک آموزش موافق با احتیاج مملکت، نه یک چیزهایی را بخوانند که اصلاً به درد ما نمی خورد.» (صحیفه امام، ج 12، ص 341، 3/3/1359)

پایان


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مهدی 89/9/30:: 8:15 عصر     |     () نظر
درباره

سیاست پاک

وضعیت من در یاهـو
مهدی
دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات منطقه ای منتطر انتقادات و پیشنهادات و آماده ی پاسخ گویی به سوالات شما در مسائل مطرح شده در وبلاگ هستم .
صفحه‌های دیگر
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
وبلاگ خودم در پلاکفا
دفتر مطالعات و خدمات پژوهشی ایران و آسیای
خبرگزاری ریانووستی (روسیه)
موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)
پای گاه خبری - تحلیلی ایران و روس&
پایگاه خبری-تحلیلی ایران بالکان
دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران
موسسه ی مطالعات تاریخ معاصر ایران
موسسه ی مطالعات و پژوهش های سیاسی
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
عبدا... شهبازی
مجمع مطالبه ی مردمی مشهدمقدس
فروشگاه مجازی سوره مهر اصفهان
مؤسسه ی نرم افزاری آرمان
فروشگاه مجازی کتاب آفتاب
پاتوق کتاب (خرید اینترنتی کتاب)
انتشارات سوره مهر
جیره کتاب
خانه کتاب
عدالتخانه
بچه های قلم
کلیپ موبایل مبارز
قطعه 26 (حسین قدیانی)
پلخمون (محمد جواد میری)
زمبور (محمد مهدی خالقی)
آرمان خواهی
آرمان آباد (سید محمدحسین جعفری)
رضا امیرخانی
دکتر جعفر رشیدپور
پابرهنگان (محمد پورغلامی)
فقر هنر(ایلیا عبدالماشع)
مبارز فوتو
مازیار بیژنی
دوئل (مخلوقات ذهنی یک جوجه گرافیست)
باروت (حسین احمدی سخا)
گرافیک مقاومت (رضا ساسانیان)
فواد اندیشه (مقداد داداشی)
باران عدل (سجاد ستوده)
آرشیو یادداشت‌ها